جدول جو
جدول جو

معنی تحصن کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تحصن کردن
بست نشستن
تصویری از تحصن کردن
تصویر تحصن کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تحصن کردن
پناهنده شدن در پناه شدن
تصویری از تحصن کردن
تصویر تحصن کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تحمل کردن
تصویر تحمل کردن
تاب آوردن، برتافتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تحسین کردن
تصویر تحسین کردن
نکوداشتن، بنیک داشتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تحکم کردن
تصویر تحکم کردن
دشفرمانیدن، زور گفتن زور گویی کردنفرمانروایی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحفه کردن
تصویر تحفه کردن
پیشکش دادن هدیه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
آموزیدن فراگیری دانش اندوختن بدست آوردن حاصل کردن کسب کردن، جمع کردن اندوختن، جمع کردن مالیات گرفتن مالیات و و مقرریها، خلاصه چیزی را بر آوردن، کسب کردن علم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحسین کردن
تصویر تحسین کردن
آفرین گفتن، احسنت گوئی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحمل کردن
تصویر تحمل کردن
صبر کردن، بردباری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعفن کردن
تصویر تعفن کردن
گندیده شدن و بوی گند کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفحص کردن
تصویر تفحص کردن
کاوش کردن جستجو کردن بررسی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
امری را بطرق مختلف انجام دادن، ببازیها و تفریحات گوناگون مشغول شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محصل کردن
تصویر محصل کردن
تحصیل کردن بدست آوردن: ... تا ارتفاع آنرا جمله محصل می کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحمل کردن
تصویر تحمل کردن
Weather, Bear, Endure, Incur, Tolerate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تحسین کردن
تصویر تحسین کردن
Admire, Adulate, Commend, Rave
دیکشنری فارسی به انگلیسی
восхищаться , льстить , хвалить , восхвалять
دیکشنری فارسی به روسی
терпеть , вытерпеть , понести , выносить
دیکشنری فارسی به روسی
bewundern, schmeicheln, loben, schwärmen
دیکشنری فارسی به آلمانی
ertragen, sich zuschulden kommen lassen, tolerieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
захоплюватися , лестити , хвалити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
терпіти , витримувати , зазнавати , витримувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
podziwiać, schlebiać, chwalić
دیکشنری فارسی به لهستانی
znosić, ponieść, tolerować
دیکشنری فارسی به لهستانی
钦佩 , 奉承 , 称赞 , 赞美
دیکشنری فارسی به چینی
承受 , 忍受 , 招致 , 容忍
دیکشنری فارسی به چینی
admirar, adular, louvar, elogiar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
sopportare, incorrere, tollerare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
admirar, adulador, alabar, elogiar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
admirer, aduler, louer, vanter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
supporter, endurer, encourir, tolérer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
bewonderen, vleien, prijzen, loven
دیکشنری فارسی به هلندی
verdragen, uithouden, oplopen, tolereren
دیکشنری فارسی به هلندی